کد مطلب:231148 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:269

وداع امام هشتم از مدینه و مکه
1 - هنگامی كه فرستاده های مأمون برای حركت دادن حضرت رضا (ع) از مدینه به خراسان به مدینه آمدند، حضرت رضا (ع) برای وداع به مسجد النبی كنار قبر رسول خدا (ص) رفت و مكرر با قبر پیامبر (ص) وداع می كرد و بیرون می آمد و نزد قبر باز می گشت، و هر بار صدایش به گریه بلند بود.

محول سجستانی می گوید: به حضور امام رضا (ع) رفتم و سلام كردم و جواب سلام مرا داد، آن حضرت را در رفتن به سفر خراسان، مباركباد گفتم، فرمود: به دیدار من بیا زیرا از جوار جدم خارج می شوم و در غریبی از دنیا می روم و در كنار قبر هارون مدفون می گردم، من همراه حضرتش به خراسان رفتم، تا این كه از دنیا رفت و در كنار قبر هارون به خاك سپرده شد. [1] .

2 - امیه بن علی می گوید: من در آن سالی كه حضرت رضا در مراسم حج شركت كرد و سپس به سوی خراسان حركت نمود، در مكه با او بودم و فرزندش امام جواد (ع) (كه پنج سال داشت) نیز با او بود، امام با خانه ی خدا وداع می فرمود و چون از طواف خارج شد، نزد مقام رفت و در آن جا نماز خواند، امام جواد (ع) بر دوش موفق (غلام آن حضرت) بود كه او را طواف می داد، و نزدیك حجر اسماعیل، امام جواد از دوش موفق به زیر آمد و مدتی طولانی در آن جا نشست.

موفق گفت: فدایت شوم برخیز.

امام جواد (ع) فرمود: نمی خواهم از جایم برخیزم، مگر خدا بخواهد و آثار اندوه در چهره اش آشكار شد.



[ صفحه 114]



موفق نزد حضرت رضا (ع) رفت و گفت: فدایت گردم، حضرت جواد (ع) در كنار حجر اسماعیل نشسته و بلند نمی شود.

امام هشتم (ع) نزد فرزندش آمد و فرمود: عزیزم برخیز.

حضرت جواد (ع) عرض كرد: «چگونه برخیزم با این كه خانه ی خدا را به گونه ای وداع نمودی كه دیگر نزد آن بر نمی گردی!».

امام رضا (ع) فرمود: «حبیب من برخیز» آن گاه حضرت جواد (ع) برخاست و با امام رضا (ع) به راه افتاد. [2] .

3 - امام رضا (ع) هنگام خروج از مدینه خانواده و بستگان خود را به دور خود جمع كرد و به آن ها فرمود: هم اكنون برای من گریه كنید، تا من صدای گریه ی شما را بشنوم [3] .

سپس دوازده هزار دینار بین آنها تقسیم كرد و به آنها فرمود: «من دیگر هرگز به سوی اهل بیتم باز نمی گردم».

سپس دست پسرش جواد (ع) را گرفت و به مسجد برد و دستش را بر قبر رسول خدا (ص) نهاد، و او را به قبر مطهر چسبانید و به رسول خدا (ص) سپرد، و حفظ او را به بركت پیامبر (ص) از خدا خواست.

حضرت جواد (ع) به امام هشتم نگریست و گفت: «به خدا سوگند به سوی خدا می روی».

سپس امام هشتم (ع) به تمام خدمتكاران و وكلا دستور داد تا از حضرت جواد (ع) اطاعت كنند، و با او مخالفت ننمایند، و به آنها فهماند كه حضرت جواد (ع)



[ صفحه 115]



جانشین او است. [4] .


[1] عيون اخبار الرضا ج 2 ص 216.

[2] كشف الغمه ج 3 - انوار البهيه ص 239 - اعيان الشيعه ج 2 ص 18.

[3] در زيارت آن حضرت به همين موضوع اشاره شده، آن جا كه مي خوانيم: السلام علي من امر اهله و عياله بالنياحة عليه قبل وصول القتل اليه: «سلام بر آن كسي كه به اهل و عيال خود دستور داد، پيش از آن كه به شهادت برسد، بر او گريه و نوحه كنند».

[4] كشف الغمه ج 3 ص 141 - انوار البهيه ص 239.